عاشقانه ها

شعر و عرفان

 

نوشته شده در جمعه 23 مرداد 1389برچسب:گل,بهار,عکس,عشق,ساعت 15:42 توسط محمود| |

 

 

 

 

 دوست داشتن پیوندی خود آگاه

 

و از روی بصیرت روشن و زلال

 

عشق یک جوشش کور است

 

و پیوندی از سر نابینایی

 

 

عشق بیشتر از غریزه آب می خورد

 

و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است

 

 

 


دوست داشتن از روح طلوع می کند و

 

 تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن

 

 اوج می گیرد

 


 و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد

 

 


دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند

  

 

عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند 

 


دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد

 

 

 

عشق بینایی را می گیرد

 

دوست داشتن بینایی می دهد

 

 


از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر

 

عشق تملک معشوق است

 

دوستداشتن تشنگی محو شدن در دوست


 

من رقص دختران هندي را بيشتر

 

 از نماز پدر و مادرم دوست دارم.

 

چون آنها از روي عشق و علاقه مي رقصند

 

ولي پدر و مادرم از روي عادت نماز مي خوانند .

 

 

 به سه چيز تکيه نکن ، غرور، دروغ و عشق.

 

آدم با غرور مي تازد، با دروغ مي بازدو با

 

عشق مي ميرد . 

 


 اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست

 

او جانشين همه نداشتنهاست.

 

 

عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگي کني.

 

 

 

آن روز که همه به دنبال چشم زيبا هستند،

 

تو به دنبال نگاه زيبا باش. 

 

 

 

از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم

نوشته شده در جمعه 22 بهمن 1389برچسب:شريعتي,عشق,محبت,ازدواج,عاشقانه,ساعت 11:30 توسط محمود| |

  

امام حسین (ع)  

 

راستگویی موجب سرافرازی است 

 

------------------------------------------------------------------


 

آنجا که چشمان مشتاقی برای انسانی اشک می ریزد، 

زندگی به رنج کشیدنش می ارزد.
 



------------------------------------------------------

که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم .

این زندگی من است (دکتر علی شریعتی) 

 

--------------------------------------------------------------------
 

وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم،

گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.

وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن،

گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم 


(دکتر علی شریعتی) 

---------------------------------------------------------- 

اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش

تا با افتادنت اندیشه‌ای را بالا ببری 


(دکتر علی شریعتی) 

-----------------------------------------------------------

به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق

.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می

میرد (دکتر علی شریعتی) 

-----------------------------------------------------------------
 

من چیستم؟ 

لبخند پر ملامت پاییزی غروب در جستجوی شب 

که یک شبنم فتاده به چنگ شب حیات ، گمنام و بی نشان 


در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ 

--------------------------------------------------
 

عشق تنها کار بی چرای عالم است ، چه ، آفرینش بدان پایان می گیرد 

-----------------------------------------------------

 

آیا در این دنیا کسی هست بفهمد 


که در این لحظه چه می کشم ؟ چه حالی دارم؟ 

چقدر زنده نبودن خوب است ، خوب خوب خوب 

----------------------------------------------

هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود 

هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم 


و هنگامی تشنه آتش شدم، 

که در برابرم دریا بود و دربا و دریا ...! 

------------------------------------------------


از دیده به جاش اشک خون می آید 


دل خون شده ، از دیده برون می آید 


دل خون شد از این غصه که از قصه عشق 


می دید که آهنگ جنون می آید 

------------------------------------------------- 
 

حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی

به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد 

------------------------------------------
چو کس با زبان دلم آشنا نیست 
چه بهتر که از شکوه خاموش باشم 
چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر 

که از یاد یاران فراموش باشم 

------------------------------------------------

 

دلی که عشق ندارد و به عشق نیاز دارد، 


آدمی را همواره در پی گم شده اش، 


ملتهبانه به هر سو می کشاند 

-----------------------------------------------

 

 

 

 

نوشته شده در جمعه 22 بهمن 1389برچسب:غروب,عشق,خوشبختي,ساعت 11:23 توسط محمود| |

آدم هاي بزرگ در باره ايده ها سخن مي گويند

آدم هاي متوسط در باره چيزها سخن مي گويند

آدم هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند

 

آدم هاي بزرگ درد ديگران را دارند

آدم هاي متوسط درد خودشان را دارند

آدم هاي كوچك بي دردند

 

آدم هاي بزرگ عظمت ديگران را مي بينند

آدم هاي متوسط به دنبال عظمت خود هستند

آدم هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند

 

آدم هاي بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند

آدم هاي متوسط به دنبال كسب دانش هستند

آدم هاي كوچك به دنبال كسب سواد هستند

 

آدم هاي بزرگ به دنبال طرح پرسش هاي بي پاسخ هستند

آدم هاي متوسط پرسش هائي مي پرسند كه پاسخ دارد

آدم هاي كوچك مي پندارند پاسخ همه پرسش ها را مي دانند

 

آدم هاي بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند

آدم هاي متوسط به دنبال حل مسئله هستند

آدم هاي كوچك مسئله ندارند

 

آدم هاي بزرگ سكوت را براي سخن گفتن برمي گزينند

آدم هاي متوسط گاه سكوت را بر سخن گفتن ترجيح مي دهند

آدم هاي كوچك با سخن گفتن بسيار، فرصت سكوت را از خود مي گيرند

 

نوشته شده در جمعه 22 بهمن 1389برچسب:عشق,شعر,,ساعت 10:27 توسط محمود| |


Power By: LoxBlog.Com